یک رابطه رمانتیک
1.رابطه رمانتیک که ما اسمش را عشق گذاشته ایم موضوعی است که مسلما همه با آن در دوره ای درگیر خواهند شد.جالب است که با این همه درگیری با آن کمترین حرفهای صریح و مستقیم در مورد آن زده شده است.خواندن داستان نخستین عشق از ساموئل بکت و شنیدن ترانه بی نظیر از محسن نامجو نگاهی بی پرده به این موضوع هستند.شاید کمی تند به آن تاخته اند ولی به نظرم رسیدن یک نگاه واقع بینانه به هر چیزی نعمت بزرگی است و در پس آن آرامش است.
2.یکی از حالتهای بسیار آسیب زننده این است که توی ذهنت چیزهایی باشد که از فکر کردن به آنها فراری باشی یا جوابی برای آنها داشته باشی و بر خلاف آن جواب عمل کنی و از فکر کردن به این وضعیت فرار کنی.
3.دو شب پیش با جمع دوستان قدیمی دور هم جمع بودیم.تا ساعت سه شب دور هم جمع بودیم، فضای جمع را خیلی دوست داشتم،یک جور بی خیالی در فضا جریان داشت،یک جور صمیمیت زیر پوستی و مخفی.برایم جالب و قابل احترام است که آدمهایی با مدلهای زندگی مختلف دور هم جمع شوند و لحظه های خوبی را کنار هم داشته باشند،کنار هم شاد باشند و به هم اعتماد داشته باشند.




.jpg)






امیرم.دو ساعت مانده به تحویل سال شصت به دنیا آمدم.بچه اهواز.حالا و از سال هشتاد و یک خانه و خانواده ام تهرانند و من تنها در شهرم،اهواز،زندگی می کنم.کارشناسی مهندسی نرم افزار دارم و دانشجوی کارشناسی ارشد نرم افزار هستم. شغلم تحلیل گر فن آوری اطلاعات است.