آقای نورانی را پنج گروه در پیروزی اش یاری خواهند کرد

1.سیستم گریز ها:این ها آدمهایی هستند که از اینکه در چهار چوب مقررات یک سیستم قرار بگیرند آزار می بیند.آنها دوست دارند به همه چیز رنگ رابطه ای-رفاقتی بدهند.شاید فکر کنند منظور بدی هم ندارند فقط تفکر جهادی یا آزاد دارند!در این جامعه کم نیستند.
2.کوته بین ها:کسانی که حقوقشان اضافه شده است،کسانی که میخواهند در دولت او رسمی ِ دولت شوند،وامی بگیرند یا شغلی برایشان دست و پا شود(هر چند کاذب و در واقع هیچکاره).این تفکر به این می اندیشد که در جامعه ما که هیچ چیز ثبات ندارد و هیچ کس به فردایش اطمینان ندارد همینکه امروز اوضاع بهتری داشته باشیم از همه چیز مهم تر است.آنها حاضرند تمام فردا را با کمی از امروز عوض کنند.این دسته بسیار بسیار زیادند.اینها همان آدمهایی هستند که شاید رشوه بگیرند،شاید ترجیح دهند از کار خود بزنند تا زندگی شان بهتر بگذرد.اینها به آینده اعتقادی ندارند.
3.بالا رفته ها:این دسته از نردبان تصمیمات عشقی-شکمی آقای نورانی و گروه او بالا رفته اند ،می دانند که اگر او نباشد از آن بالا به پایین پرت خواهند شد.پس بنابراین دوست دارند او بر سرقدرت بماند.هر روز که از کار آقای نورانی و گروهش می گذرد این آدمها در لایه های گسترده تری نفوذ می کنند و بیشتر می شوند.این آدمها هنوز گستردگی عام ندارند.خیلی از اطرافیان آقای نورانی از همین دسته هستند.
4.به هیچ بسته ها:این گروه -حداقل در خیال خود- تصور می کنند هیچ کسی نمی تواند اوضاع آنها را چندان بهبود ببخشد پس بنابراین ترجیح می دهند به کسی رای دهند که حداقل باقی جایگاه داران را رسوا کنند و حداقل در ظاهر نزدیک آنها زندگی کند.به کسی رای می دهند که لااقل گاهی به شهر آنها بیاید و شاید هم توانستند نامه ای به دستش برسانند و نفعی دو روزه ببرند.کم نیستند.نوسان هم دارند.
5.مطلقا توهمی ها:کسانی که در خیالشان توی کوههای جنوب لبنان می جنگند و خانه بهشت شان را دارند رفقای جمهوری کومور یا گامبیا با عشق و کمکهای بلاعوض ما می سازند.کسانی که افتخار می کنند در حیاط خلوت امپریالیسم کارخانه سیمان ساخته اند.برای این دسته یکی از رفقا به بالاترین جا رسیده و از طرف آنها در تریبون سازمان ملل به سمت بزرگترین دشمن،اسرائیل،موشک شهاب نشانه می گیرد و بر سر بزرگترین قدرتها فریاد بی حساب می زند!از همه خطرناک ترین، همین ها هستند.چون فکر می کنم خود آقای نورانی هم از این دسته است.عشق به قدرت در آنها جنس خاص خود را دارد.
امیرم.دو ساعت مانده به تحویل سال شصت به دنیا آمدم.بچه اهواز.حالا و از سال هشتاد و یک خانه و خانواده ام تهرانند و من تنها در شهرم،اهواز،زندگی می کنم.کارشناسی مهندسی نرم افزار دارم و دانشجوی کارشناسی ارشد نرم افزار هستم. شغلم تحلیل گر فن آوری اطلاعات است.