روز دوم سال 87 است.وسوسه اينكه از شكل متقارن 87 معني سازي كنم ولم نمي كند.و وقتي چيزي آدم را ول نمي كند فاصله گرفتن از آن فايده ندارد بايد از آن عبور كرد.تصوير ذهني ام رعد است.قبل از باراني تند.ياد نشانه هاي "و" منطقي و "يا" منطقي مي افتم و اينكه امسال را مي توان جزمي بود مانند "و" يا اينكه سهل گير بود مانند "يا"!ياد بالا وپايين مي افتم مثل كوهستاني كه ابتدا يك سر بالايي سخت وتيز دارد وبعد از آن آساني يك سرپاييني است.هر چند باز هم وسوسه مي شوم كه فلسفي ببينمش وبگويم كه در نهايت ارتفاع تغييري نكرده است وبعد از آن سختي بالا رفتن وآن پايين رفتنِ با دلهره در همان ارتفاع اول هستيم وزندگي همين است!
خب همين الان اين نوشته ها را ذخيره كردم و نام فايل را تاريخ امروز گذاشتم.شوخي ندارد!كلي از اعداد عوض شده اند!870102.نمي دانم با مزه است يا وحشتناك ولي جاي دو عدد عوض شده است فقط.9 سال پيش 78 براي من سالي بزرگي بود كه دانشگاه را برنده شدم آيا مي شود با عوض شدن جاي اين دو عدد بار ديگر دانشگاه را براي مقطع بعدي برنده شوم يا بايد بخرمش(دانشگاه آزاد) يا هيچكدام؟!
 به هر حال شايد اين تلاشي براي پيش بيني آنچه در 87 رخ مي دهد بود.شايد هم تلاشي براي شكل دادن به  87.شايد هم همه اش براي اين بود كه اين نشانه وارونه 78 است كه براي من و تمام كساني كه هم دوره من بودند در ورود به كامپيوتر 78 چمران نشان ويژه اي است وحالا وارونه اش هم حساسيتم را بر مي انگيزد.